آواز سگ و خاصه سگ پیر، هفهف، عفعف، عوعو، پارس، وغوغ، وغواغ، واغ واغ، وعوع، (یادداشت به خط مؤلف)، رجوع به پارس شود، سگ در زبان اطفال، (یادداشت مؤلف)
آواز سگ و خاصه سگ پیر، هَفهَف، عَفعَف، عوعو، پارس، وغوغ، وغواغ، واغ واغ، وعوع، (یادداشت به خط مؤلف)، رجوع به پارس شود، سگ در زبان اطفال، (یادداشت مؤلف)
زنی که به یک شوهر قناعت نکند و آرام نگیرد، زن بدکار، قحبه، فاحشه، برای مثال ز دانا شنیدم که پیمان شکن / زن جاف جاف است آسان فکن (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۵)، جاف جاف است و شوخگین و سترگ / زنده مگذار دول را زنهار (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۶)
زنی که به یک شوهر قناعت نکند و آرام نگیرد، زن بدکار، قحبه، فاحشه، برای مِثال ز دانا شنیدم که پیمان شکن / زن جاف جاف است آسان فکن (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۵)، جاف جاف است و شوخگین و سترگ / زنده مگذار دول را زنهار (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۲۶)
به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد، (برهان)، کلمه تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب، (ناظم الاطباء)، به معنی هایاهای که شور و گریۀ مصیبت زدگان است، (برهان)، شور و غوغای ماتم زدگان، (ناظم الاطباء)، هایاهای: بزد دست و ببرید رومی قبای برآمد خروشیدن های های، فردوسی، چنان آفریند که آیدش رای که ماندیم و مانیم با های های، فردوسی، تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن، ناصرخسرو، از خداخواهم دل دیوانه ای های های گریۀ مستانه ای، (از انجمن آرا)، صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم یک های های گریه ام از خانه برنخاست، لسانی شیرازی (از ارمغان آصفی)
به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد، (برهان)، کلمه تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب، (ناظم الاطباء)، به معنی هایاهای که شور و گریۀ مصیبت زدگان است، (برهان)، شور و غوغای ماتم زدگان، (ناظم الاطباء)، هایاهای: بزد دست و ببرید رومی قبای برآمد خروشیدن های های، فردوسی، چنان آفریند که آیدش رای که ماندیم و مانیم با های های، فردوسی، تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن، ناصرخسرو، از خداخواهم دل دیوانه ای های های گریۀ مستانه ای، (از انجمن آرا)، صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم یک های های گریه ام از خانه برنخاست، لسانی شیرازی (از ارمغان آصفی)